چند دقیقه پیش فامیلامون گریه می کردم به خاطر یه مشکلی
انگار نه انگار
بعد از چند دقیقه یه چیزی یادم اومد خندم گرفت
بعدش همه اومدن گیر دادن که چی شده؟
آخه اینم فک و فامیله من دارم؟
.
آقا وقتی بچه بودم یه شب خونه مادربزرگم خوابیده بودم
نصفه شب بود که هنوز خوابم نبرده بود
مادربزرگم خواست یه قصه بگه که خوابم ببره.
گفت : یکی بود یکی نبود یه غوله بود 7 تا دست داشت 12 تا پا
این غوله دنبال بچه هایی می گشت که نصفه شب هنوز نخوابیدن
آخه واسه یه بچه اونم نصفه شب این داستان رو تعریف می کنن؟
اینم فک و فامیله ما داریم؟